۰۱ تیر ۹۲ ، ۱۲:۴۹
دوازدهمین
هیچ ایده ای ندارم برای آمدنت
چه برسد به ماندنت
بدرد لای جرز می خورم انگار
از تمام تو فقط نامت را یاد گرفته ام که همیشه با فعل امر آمدن ترکیب شده بود
اما نمی فهمیدم این بیا چه انجام دادن هایی را در من الزام می کند...
حالا هنوز هم که هست
نمی دانم...
نمی فهمم..
اما تو به من نگاه نکن
تو کماکان به التماس های بیا بیا ی بی نقش و نگار من گوش کن
توی این دنیا
هستند بسیاری که می دانند تو نیامده
آنها باید چه کنند
و وقتی بیایی !
و وقتی بمانی!
منتظرند...
۹۲/۰۴/۰۱