۰۴ خرداد ۹۲ ، ۲۰:۳۵
11
وقتی می نشینی مثل سابق
پای این نت زغالی و وبلاگ های قدیم و نوشته های جدید اما با همان قلم های قدیم را می خوانی
دلت می خواهد هی بنویسی
بنویسی و یادت بیاید که زمانی همه ی تفریح و خوشنودی ات نوشتن تکه پاره ها و مچاله های روحت بوده!یادت بخیر روزهای قدیمی....
حالا فقط می نشینی از این نت
گاهی
به کسانی فکر میکنی
که پشت نقاب دوست بودند
و به کسانی زنگ می زنی
که هنوز دوست مانده اند...
باید تلفن را بردارم...
دوباره برگشته ام به صفحات دفتر و کاغذ هایم
دوباره نوشتن هایم خودکاری شده اند
برگته ام به اصلم
صدقه سری این نت زغالی
۹۲/۰۳/۰۴